اُتاقِ فکرهای مُچاله شده
با مختصر فکری به شکل خواب‌های توی اتاق وقتی می‌رسی به صبح فکرهای تو از سکوت فاقد است! وَ می‌چسبد به احتمال‌های دیشبِ اتاق سکوت تو در مجاورت با فکرهای مُچاله شده در اتاق‌های توی خواب افشاگرند!
وقتی از شکل خواب‌های تو برمی‌گردم به خودم وقتی فکر می‌کنم به فکرهای تو فکرهای تو چند ضلعی‌اند؟! به دستورهای روستایی من بیا هیچ فکری عفونی نمی‌شود از من اضلاع متساوی‌الفکرهای تو ناقص که من فقط مسئول خودم هستم فکرهای روی میز به صبحانه نمی‌رسند!
محکوم
اینجا اطراف این دیوار ساعتی دیوانه خوابیده است! تنها منم که عاشق مانده‌ام لای بتُن‌ها و آجرها رفتن به وقتِ ساعت پنج رُخ می‌دهد وَ همه چیز دوباره در حیاط جا می‌ماند
من محکوم‌ام به حیاط به اَنار به بتُن‌ها و آجرها وَ به ساعت دیوانه‌ای که روی کوکِ پنج منفجر می‌شود.
بودن
روبه‌روی تو بزرگ شده‌ام از حرکات بعد عوض می‌کنم زاویه‌ی نگاهم را با تو
این روزها چقـــدر در متن ایستـــاده‌ای؟! با حاشیه‌هایی که فکر می‌کنم که فکر می‌کنی در فلسفه‌ی بودن!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
Δ
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.
