شعری از علی باباچاهی در آب يخ زده جوانه که زد رشد کرد سريعاٌ و براي خودش آدمي شد ما فوج فوج از روي شهر پريديم شما متوجه نشديد! منقارهامان را پنهان کرده بوديم زير بال وُ پرهامان که تنگ شده بو... بیشتر بخوانید
بردند | شعری از رضا براهنی در را از جایش کندند، بلند کردند در را به روى گارى انداختند، بردند حالا فضاى خالى در، چون دهان سگى، تشنه و تنها در زیر آفتاب له له زنان است اتاقها را بردن با... بیشتر بخوانید
نیامد | با صدای رضا براهنی شتاب کردم که آفتاب بیاید نیامد دویدم از پیِ دیوانهای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می ریخت که آفتاب بیاید نیامد به روی کاغذ و دی... بیشتر بخوانید
شعری از شمس آقاجانی جای خالیاش هر روز بر عصمت ما اضافه میشود از ما گذشته یعنی! به هدر رفتهایم ما؟ آن اسب را بیاورید ببینم عبورش را یال آشفتهی غرورش را بیاورید ببینم با اسبهای نرفتنم چه... بیشتر بخوانید
اشعاری از هوشنگ صهبا انسان شیشه ای سرود آخر ۱ در فصل بنفش هستم که مرگ از تالارهای آبی میگذرد تا گیسوانم را با یاسها و یاسمنها بیاراید۲ از پنجرهام به آفتاب نگاه میکنم که خمیازه میکشد. د... بیشتر بخوانید
شعر | یدالله رویایی جای پای تو رسمِ فرار جادهای که از کنار تو رد میشد ردّ پای تو میشد و دستِ ردّ تو بر جادهای که از کنار تو رد میشد روی راه رفته چشم خونریزی ریگ بودُ زانو... بیشتر بخوانید
شعر | حمزه حق شناس بیشتر بخوانید
چند شعر دیداری از هوشنگ صهبا این شعرها در مجموعه انسان شیشه ای به تاریخ 1349چاپ شده اند. بازنشر نسخه الکترونیکی کتاب : Do-Library . فروردین 1392 بیشتر بخوانید
شعری از احسام سلطانی واقعیتی که دیده بودم بود وحشت فرض کن آمده باشد عشق و اصفهان سعیده باشد در جمله با حمایت عمیق وحشت حالا که ترک کردهای مرا دست میبرم تا تسکین تا فرض بروز عشق دست... بیشتر بخوانید
الفما | شعری از یدالله رویائی صعود مرگخواهانه صعودِ مرگ خواهانه رگ عبور، رگ بنبست فشار تودهی تخدیری تجسّدِ نَفَس، تشنّج ابریشم گسیختن از چارچوب، ریختن از آه رهائیِ فرو رونده ـ سلام از ارت... بیشتر بخوانید
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.