خوانش بینانشانهای شعر و تصویر
بر دیدهی تشنهام تو دیدن باش | محمد آزرم
ترجمه شعر به تصویر | یدالله رویایی/ عاطفه شفیعی راد
از دوستت دارم
از تو سخن از بهآرامی از تو سخن از به تو گفتن از تو سخن از بهآزادی
وقتی سخن از تو میگویم از عاشق از عارفانه میگویم از دوست دارم از خواهم داشت از فکر عبور در بهتنهایی
من با گذر از دل تو میکردم من با سفر سیاه چشم تو زیباست خواهم زیست من با به تمنای تو خواهم ماند من با سخن از تو خواهم خواند
ما خاطره از شبانه میگیریم ما خاطره از گریختن در یاد از لذت ارمغان در پنهان، ما خاطرهایم از به نجواها…
من دوست دارم از تو بگویم را ای جلوهای از بهآرامی من دوست دارم از تو شنیدن را تو لذت نادر شنیدن باش. تو از به شباهت، از به زیبایی بر دیدهی تشنهام تو دیدن باش!
یدالله رویایی ـــ کتاب: از دوستت دارم ـــ نشر روزن ـــ چاپ اول ـــ 1347
بر دیدهی تشنهام تو دیدن باش | ترجمه شعر به تصویر | یدالله رویایی/عاطفه شفیعی راد | محمد آزرم
خوانش بینانشانهای شعر و تصویر مقدمه
تصویر، زندگی انسان را احاطه کرده است و نسبت به کلام و نوشتار در ارتباطات انسانی، بدون محدودیت زمانی و مکانی، نقش عامتری دارد. تصویرسازی، هنر روایت با تصویر برای بیان ایده و ادراک است. در ایران، سنت نگارگری از دوره تیموری و صفوی، راوی قصهها و حکایتهای منظوم بوده است. در دوره معاصر نیز، تصویرسازی، داستانهای شاهنامه و حکایتهای مذهبی را به سبک قهوهخانه و سقاخانه، در پردهسازیها به تصویر کشیده است. تکنیک، مهارت تصویرساز در اجرا ست که بیان تصویری موضوع خود را در فرم، نشان میدهد. هر موضوعی، تکنیک اجرایی متناسب با خود و فرم منحصر به فردی دارد. علاوه بر این، تکنیک نمایانگر فکر تصویرساز است. تصویرسازی که به تکنیکهای مختلف تسلط دارد، مترجمی است که لحنها و گویشهای مختلف زبان را میشناسد. سبک، پدیدهای ذهنی است که بستگی به نگاه فردی تصویرساز دارد اما تکنیک با چگونگی اجرا و کیفیت مواد همراه است. در نگاه اول قبل از آن که فکر و ایده درتصویر مشاهده شود، تکنیک اجرایی و مهارت تصویرساز است که خود را به رخ میکشد. بنا به تعریفی دیگر، تصویرسازی، نقاشی روایی است. راوی مجسّمِ متن که همراه یا بدون متن کار برد دارد، و میتواند دنبالهدار، یا تکقاب باشد. تفاوت اصلی تصویرسازی با نقاشی، هدف و کاربرد مشخص آن یعنی در نظر گرفتن مخاطب و سویهی سفارشی اثر است و از این نظر شباهت بسیاری با طراحی گرافیک دارد. با این همه، گاهی تصویرساز روایتهایی را تصویر میکند که متن آن پشت تصویرها پنهان است و در حقیقت نوشتهای تصویر را همراهی نمیکند.
ترجمه بینانشانه ای: شعر به تصویر یاکوبسن در مقالهای با عنوان «وجوه زبانشناختی ترجمه» سه نوع ترجمه را متمایز میکند: 1. ترجمهی درونزبانی یا ترجمه درون یک نظام نشانهای که با بازگویی، تغییر ژانر و گفتمانها سروکار دارد. 2. ترجمهی بینازبانی به معنای تعبیر نشانههای کلامی با نشانههای کلامی زبانی دیگر که همان ترجمه به معنای متعارف کلمه است. 3. ترجمهی بینانشانهای یعنی تعبیر نشانهای یک نظام نشانهای با نظام نشانهای دیگر مثل ترجمهی ادبیات به سینما، تئاتر یا هنرهای تجسمی. (یاکوبسن، 2000 :114) تصویرسازی «عاطفه شفیعی راد» از شعر «از دوستت دارم» اثر مشهور «یدالله رویائی»، ترجمه از نوع سوم است. یعنی هم بیانی تصویری از شعر رویائی ارائه میكند و هم راوی روایتهایی ست در خود كه مابهازایی رمزگذاری شده در شعر رویائی ندارند و حاصل نگاه فردی و شهود هنری تصویرساز هستند. «هیدگر» در «مقدمهای بر متافیزیک» گفته است: اگر ما خود را با آنچه یک قطعه شعر صریحاً بیان میکند، متقاعد کنیم، تفسیری قطعی و نهایی از آن کردهایم. اما در واقع تازه تفسیر شروع شده است. این تفسیر فعال، باید معنایی را که قائم به واژهها نیست ولی گفته شده، آشکار سازد. برای انجام این کار مفسر باید نسبت به متن تعدی کند. (هیدگر،1959: 162) از دوستت دارم، یك تغزل مدرن است با جابهجاییها و جایگزینیهای نحوی كه ترفندی برای تركیب زمانها و مكانها شده است. جایی که زبان در عبارتها، خیالی را به خیالی دیگر با شگرد «کولاژ» و «مونتاژ» احضار میکند، بدون این که ردی به جا بگذارد. به این ترتیب، تعریف دیگری از «ایماژ» یا تصویر زبانی، بهعنوان یك ساخت زبانی در این شعر شكل میگیرد. تقطیع و سطربندی آن چنان آزاد است كه سطرها را میتوان دقیقاً از انتها به ابتدای شعر خواند. این ویژگی، هدف شعر نبوده و بخشی از رفتارهای فرمی این شعر است. «از دوستت دارم» مثالی از نخستین آگاهیها در شعر «حجم» به «حذف فاصله» بهعنوان یکی از ارکان فرم است که در بیانیهی شعر حجم هم توضیح داده شده. (رویایی،1357 الف: 35 – 36) یدالله رویائی در گفتوگویی دربارهی این شعر گفته است: در این قطعه سعی کردهام از امکانات دستور زبان فارسی بهنفع شعر استفاده کنم، مثلاً:
من دوست دارم از تو بگویم را ای جلوهای از بهآرامی «بهآرامی» در دستور قید است و قاعدتاً جایش اینجا نیست، معمولاً باید گفت « ای جلوهای از آرامش» ولی من اسم فرضش کردهام. گاه میشود فعل را هم به جای اسم گذاشت، مثل: من با گذر از دل تو میکردم من با سفر سیاه چشم تو زیباست خواهم زیست. «سفر سیاه چشم تو زیباست» را اسم گرفتهام. (رویایی، 1357ب: 71 -72)
در بند اول شعر كه سه سطر است فعل به قرینهی معنایی حذف شده است. خطاب تغزلی و بار مثبت در كلمات «بهآرامی» و «بهآزادی» تصور یك فعل منفی را منتفی میكند. آرایه زبانی «ردیف» ، از شعر كلاسیك فارسی به این بند احضار شده و در جایگاهی متفاوت از آنچه در غزل كلاسیك فارسی داشت، قرار گرفته است. اینجا ردیف، مطلع شعر و موسیقی آن است و تكرارش، شروع ناگهانی شعر را تعدیل میكند. «ردیف» به آزادی رسیده از قالب كلاسیك، «بهآرامی» را در موسیقی زبان، اجرا میکند: از تو سخن از بهآرامی از تو سخن از به تو گفتن از تو سخن از بهآزادی در تصویر از سمت راست ترجمهی بینانشانهای یا اجرای تصویری این بند را میبینیم: شناوری برگها به جای كلام به سمت زنِ در تصویر که از «گل نازکتر به کسی نگفتن» را هم تداعی میکند. در حاشیه سمت راست قاب، گیاهی با برگهای سبز و سرخ به چشم میخورد؛ برگهایی كه شمایل مرد با پوست چوبی، مثلِ آنها را به جای كلمه رو به سمت زن ادا كرده است. چنین تصویرسازیای بارها فراتر از پیام زبانی یا متن شعر، معناسازی میكند و براساس سخن «هیدگر» تفسیری فعال است و معنایی را که قائم به كلمات نیست ولی از شعر، شهود كرده، نشان میدهد. هر تغزلی دستکم دو سطح خطابی دارد: الف) خطاب درونمتنی به معشوق ب) خطاب برونمتنی به خوانندهی اثر اما شعر «از دوستت دارم» دو سطح خطابی دیگر هم دارد. همهی توصیفها و تصویرهای زبانی شعر از «عاشق»، از «عارفانه»، از «بهآزادی»، از «بهآرامی» همه و همه، خطاب به تاریخ غزل فارسی ست. وقتی شعر از عبارت «با سفر سیاه چشم تو زیباست/ خواهم زیست» تصویر زبانی میسازد، به سیر توصیف معشوق در تاریخ غزل اشاره دارد. تمامی این شعر، یاد و خاطره از غزل فارسی و بیان اشتیاق نسبت به آن است. از طرف دیگر، خود این شعر هم غزلی مدرن است و جایی در خطاب خودش به تاریخ غزل فارسی دارد؛ پس خودش را هم مورد خطاب قرار میدهد؛ خودش «تو» میشود؛ از تو به تو گفتن همان کاری ست که در حال اجرای آن است؛ در حال گریختن به «یاد» خودش، «غزل» فارسی ست؛ از تو سخن از بهآزادی، همان امری ست که با رهایی از قالب و ساختن فرم تازه، انجام میدهد. پس دو سطح خطابی دیگر در شعر «از دوستت دارم» شکل گرفته است: ج) خطاب به تاریخ غزل فارسی د) خطاب به خود شعر از دوستت دارم «از دوستت دارم» هم بر اصل «آشناییزدایی» زبان شعر تاکید میکند و هم بر انطباق سوژه و ابژه شعری. تعریفی که با فرم خود از شعر ارایه میکند، به هیچ امری جز خود شعر متعهد نیست. هدف شعر، خود شعر است و مرز درون و بیرون را در خطاب برمیدارد و شکلی از خودآگاهی و خوداندیشی در معنای بازگشت به خویشتن ارائه میکند. (لاوسن، 1386 : 9) تصویرسازی، کلمهی «عاشق» در بند سوم شعر را با برگهای سرخ، و «عارفانه» را با برگهای سبز نشان داده است. ضمن این که زن مخاطب در تصویر، درختی واژگون نزدیک به شمایل سرو است که رد گلهایی در شاخههای چوبیاش (اندام زن) پیدا ست و تنهاش محل عبور ساقههای سبز و سرخ است که گردن زن و لطافت را تصویر میکند. صورت زن جایی ست که باید ریشهی سرو واژگون باشد و امتدادش موهای گیاهی زن است. درخت واژگون میتواند شهود تصویرساز از تركیب قابلیت سطربندی معكوس شعر و خطاب درونمتنی به معشوق، شكل گرفته باشد. سطر «من با گذر از دل تو میکردم» در تصویر، با نشان دادن درون قلب زن، تصویرسازی شده؛ علاوه براین سطر «از تو سخن از به تو گفتن» بند اول شعر و گردش رنگ سبز و سرخ و مسیر حرکت برگها، و از عشق به عرفان رسیدن زن، که از قلب خودش منشا میگیرد و در صورتش دیده میشود، همه در این تصویرسازی به چشم میآید. برای خوانش تصویرسازی صورت گرفته از شعر «از دوستت دارم» براساس رویکرد بارت میتوان نظامی متشکل از سه نوع پیام را برشمرد: پیام زبانی، پیام شمایلی رمزگذاری شده و پیام شمایلی رمزگذاری نشده. همچنین برای پیام زبانی، میتوان دو نقش در نظر گرفت: 1) لنگر 2) بازپخش. اینجا پیام زبانی، شعر «از دوستت دارم» یدالله رویائی ست که براساس آن تصویرسازی عاطفه شفیعی راد با تکنیک اسکراچ برد و کولاژ صورت گرفته و برای خوانش و تفسیر و میزان انطباق پیامهای شمایلی آن بر پیام زبانی شعر، باید هم نظام درونزبانی و هم نظام بینامتنیای را که میان تصویر و پیام زبانی شعر هست، بررسی کرد. پیام شمایلی رمزگذاری شده، پیامی نمادین در سطح معنای تداعی شده است که خواننده با به کار بردن دانش رمزگذاری نظاممند خود فعالانه تصویر را مورد خوانش قرار میدهد. (بارت، 1977: 35). مثل نشان دادن برگهای سبز به جای کلام در سمت راست تصویر؛ نشان دادن درون قلب به جای عبارت «گذر از دل» در مرکز تصویر؛ و گوشی که برگهای سبز را به جای حرف و براساس عبارت «دوست دارم از تو شنیدن را» تصویر كرده است و «جلوهی نادر شنیدن» را هم نشان میدهد. پیام شمایلی رمزگذاری نشده، پیامی فاقد رمزگذاری است. این پیامها در کاربرد همنشینی تفکیکپذیر نیستند، چراکه معنای حاصله را به کمک یکدیگر منتقل میکنند (همان: 36). مثل موهای چوبی زن در تصویر که میتوان حدس زد در مجسم کردن عبارت «جلوهای از بهآرامی» در کنار بسته بودن چشمهای زن و هلال سبزی که اطراف صورت زن را سرشار از گلهای ریز سبز کرده است، معنا میشود. یا گذر زن از قابها و تداخل قابهای شفاف در کل تصویر، میتواند ترجمهی بینانشانهای «از تو سخن از بهآزادی» باشد. مثال دیگر میتواند شمایلی بین چشم و ماهی در سمت چپ تصویر باشد كه وارد چهارضلعی سبز شده؛ كه هم تصویری از «سفر سیاه» چشم معشوق است، هم «دیدهی تشنه»، بهویژه اگر با كادر اطراف صورت زن و در سطحی دیگر با عبارتهای «تو از به شباهت، از به زیبایی/ بر دیدهی تشنهام تو دیدن باش!» هم مقایسه شود. پیام زبانی میتواند هم برای تسریع دریافت معنی استفاده شود و هم به مثابهی ابزاری قدرتمند برای مشخص کردن معنای تصویر در ذهن. تصویرسازی عاطفه شفیعیراد از شعر یدالله رویائی، با هدف بازنمایی جزء به جزء گفتار، كار نشده؛ بلكه براساس آنچه میبینیم، ترجمهی بینانشانهای خود را بر مبنای فضا و فرم شعر صورت داده است. به همین اعتبار هم ترجمهای بینانشانهای از شعر «از دوستت دارم» است و هم به تنهایی اثری با معناهای ضمنی بسیار. اگر به قابهایی توجه كنیم كه در سراسر تصویر جدا و مرتبط باهم قرار گرفتهاند و هریك بخشی از شعر را روایت میكنند، آنوقت اهمیت حضور شعر برای جهت دادن به معناهای تصویر، مشخص میشود. سطربندی شعر میتواند معناهای خود را به این قابها تسری دهد. برای مثال در تصویر قسمت پایین سمت راست، قطعهای كولاژ شده از دستی روی لباسی دیده میشود كه با رنگ و زمینهی باقی تصویر متفاوت است؛ و میتواند تجسم عبارت «لذت ارمغان در پنهان» باشد. گرچه در سطحی دیگر همهی معناهای ضمنی تصویر كه هیچ تصریحی در متن شعر ندارند، این عبارت را بیان میكنند. بارت با استفاده از مفهوم لنگراندازی نشان میدهد که چهطور متنی در بافتی خاص لنگر میاندازد و در آن، معنایی قطعی مییابد. در واقع یک رابطهی دوجانبه و دائمی بین نوشتار و تصویر وجود دارد و لنگر به معنی خوانش ترجیحی یک تصویر برای ثابت کردن زنجیرهی مدلولهای شناور است (بارت، 1977: 39). لنگر به تعریف بارت ذهن خواننده را از میان «زنجیرهی شناور مدلولها» یا همان خوانشهای ممکن یک تصویر، به سمتی خاص هدایت میکند و باعث میشود خواننده برخی از دالها را نادیده بگیرد و دالهای خاصی را انتخاب کند. خواندن همزمان شعر «از دوستت دارم» و تصویرسازی آن، همهی معناهای افزون بر شعر را كنار میزند تا مخاطب، تجسم عبارتها در تصویر را پیگیری كند و از معناهای ضمنی تصویر، صرف نظر كند. دربارهی «بازپخش»، نوشتار تکمیل کنندهی دامنهی تصویر است؛ به بیان دیگر نوشتار و تصویر نسبت به یکدیگر رابطهای تکمیلی دارند. بازپخش، خوانش تصویر را با افزودن معناهایی که در تصویر یافته نمیشوند، امکان پذیر میکند. برای مثال متن حاضر در تصویر، مجسم كردن مفهوم بیحدی در عین محدودیت را میبیند. در كل تصویر، مرز بین متن و حاشیه برقرار اما بیاثر است و شمایلها به راحتی از حدود میگذرند. نشانههای فرهنگی ایرانی در سبكی سوررئالیستی/ سمبولیستی خودنمایی میكنند: هلال ماه؛ گل سرخ؛ سرو؛ گیسوی معشوق كه همه در سیر غزل فارسی، نامها و سمبولهایی آشنایی هستند. مجسم كردن درون قلب مثل دانههای انار، ارجاعی بینامتنی به شعر «سپهری» ست. اجرای بیحدی در محدودیت، نشان دهندهی سطح سوم خطاب در شعر «ازدوستت دارم» است كه توضیح داده شد. میتوان نتیجه گرفت كه ارتباط حسی/ شهودی تصویرساز با شعر، چنان عمیق بوده كه سطوح پنهان آن را ناخودآگاه، ترجمه كرده است.
تصویرگر: عاطفه شفیعیراد • متولد 1358 • کارشناسی ارشد ارتباط تصویری دانشگاه تربیت مدرس • عضو هیاتمدیره انجمن فرهنگی هنری تصویرگران ایران • عضو پیوسته انجمن فرهنگی هنری تصویرگران ایران • تدریس رشتهی گرافیک و تصویرسازی از سال 90 در دانشگاه علمی کاربردی و دانشگاه شریعتی • مدیریت هنری مجله همشهری بچهها از سال 91 تا کنون •طراح و تصویرگر دفتر طراحی گرافیک ویرا از سال 85 •همکاری با شرکت تبلیغاتی داتیس، اشتری دیزاین، فانوس 82 •تصویرسـازی کتب انتشارات علمی فرهنگی، مدرسه، قدیانی، سوره مهر، بهنشـر، چکه، سروش، نشر شهر، شهر قلم •مدیریت هنـری کتب آمـوزشی سازمان بهزیستی 92 •همکاری با مجـلات کیهان، سروش کودک و خردسال و رشد نوآموز •نمایشگاه گروهـی با عنوان افسردگی عمیق تر 85 •نمایشگاه گروهـی تصویرسـازی با عنـوان وجه پنـهان 89 •نمایشگاه گروهی تصویرگری اشعـار سهـراب سپـهری 90 •نمایشگاه انفرادی تصـویرسازی 90 •نمایشگاه گـروهی تصویرسـازی سقـای آب و ادب 91 •نمایشگاه تصـویرسازی رمان هسـتی 91 •برگزیدهی تصویرگری مسابقهی هانس کریستین اندرسن 84 • برگزیدهی جشنواره قصه نویسی و تصویرسازی انتشارات علمی و فرهنگی 89 • برگزیدهی جشنواره فجـر در بخـش بیداری اسـلامی 90 • دومین برگزیدهی بخش داستان امام رضا (ع) در جشنوارهی نیایش 91 • برگزارکنندهی نمایشـگاه تصویرسازی بر اساس شعر با عنوان: صد و چهـار پنـجره 92 • شرکت در نمایشـگاههای دوسـالانهی انجـمن تصویرگران 92 نمایشگاه 50+1و نمایشـگاه ماسک: بزرگداشت پنجاه و یکمین سال تولد شـورای کتاب کودک در خانـه هنرمنـدان • شرکت در ورکشاپ و نمایشگاه زنان شاهنامه 93 و 94 • همکاری با سازمان زیباسازی شهرداری تهران، بهار 93 • نمایشگاه گروهی تصویرگری با موضوع سال نو 93 • شرکت در نمایشگاه تصویرسازی شارجه، سال 91 و 93
فهرست منابع:
رویائی. یدالله (1347). از دوستت دارم ، تهران: روزن. ———(1357)ب. از سکوی سرخ، تهران: مروارید. ——– (1357)الف. هلاک عقل بهوقت اندیشیدن ، تهران: مروارید. لاوسن، هیلاری. (1386). خوداندیشی پسامدرن، ترجمۀ سینا رویائی، تهران: مروارید.
• Jakobson, R. (2000). “On Lninguistic Aspects of Translation”. In L. Venuti (Ed.), the Translation Studies Reader. (pp: 113-118). London and New York: Routledge. (Original work published 1959). • M.Heidegger,(1959) An Introduction to Metaphysics. Translated by Ralph Manhemim,Yale University. • Roland Barthes.(1977). “Image Music Text”. Essays selected and translated by Stephen Heath. Fontana Press.
منبع: این نوشتار قبلا در سایت دکتر لیلا صادقی به آدرس زیر منتشر شده است.
www.leilasadeghi.com/naghd/music/726-intersemio-azarm.html
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
Δ
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.