رمدیوس وارو، نقاشی با چهرهی ژانوسی مبینا امیدی معرفی و آثار نقاش مکزیکی – اسپانیایی؛ رمدیوس وارو Remedios varo uranga
رمدیوس وارو اورانگا*(۱۹۶۳-۱۹۰۸) هنرمند مکزیکی-اسپانیایی، یکی از چند نقاش زن شناخته شده در نیمه ی اول قرن بیستم بود. او جهان هنری تحت تسلط مردان را در آن دوره، به واسطه ی روش منحصر به فرد و عجیبش در سبک سوررئالیسم، به چالش کشید. سنگ بنای فرم ابتکاری سوررئالیستی اش در سال های اولیه ی کودکی و نوجوانی گذاشته شد و یک پیشینه و تربیت چند فرهنگی در شکل گرفتنش نقش بازی کرد. به علاوه، وارو تأثیر زیادی از پدرش که آرام آرام اصول اعتقادی خاصی را به او آموزش می داد، پذیرفت. اصولی از قبیل کمال گرایی مشتاقانه و آزادی اندیشه، که بعدها کارهای هنری اش را شکل داد. پدر وارو، یک مهندس حرفه ای بود که استعدادهای هنری دخترش را با تعلیم مهارت های طراحی فنی به او، پرورش داد. او همچنین، دروازه ی تخیل درخشان و پویای رمدیوس را با کتاب های تخیلی و ماجراجویانه که در اختیارش قرار می داد، گشود. سیاق فنی و منطقی پدر از یک سو، و تربیت معنوی عمیقا مذهبی مادر از سوی دیگر، وارو را میان دو جهان متفاوت سردرگم کرد. از این رو، او خودش را در حالی یافت که به شدت به سمت سوررئالیسم رانده می شد و آن را به عنوان یک سبک می پذیرفت تا بتواند به وسیله ی آن کشمکش های درونی اش را بیان کند. وارو در نقاشی هایش، جای امنی پیدا کرد برای طغیان علیه عقاید کاتولیکی-که مادرش به او آموخته بود- و هنرمند آنها را کاملا محدود کننده می دانست. او موجودات اسرارآمیز و ماشین های اتوپیایی را با هم تلفیق کرد و از آنها سبک یکتا و مسحورکننده اش را آفرید. هنرمند، رازورزی و جهان ماورایی را به عنوان تم اصلی کارش پذیرفت و مسیحیت و سمبل های مذهبی را که موتیف های مد روز و جذاب هنرمندان سوررئالیست آن زمان مثل سالوادور دالی در کارهای آخرش، یا مکس ارنست در اثرش «به صلیب کشیدن عیسی مسیح» و همین طور ویکتور براونر در نقاشی اش «آدم و حوا» بودند، به کلی کنار گذاشت. وارو به وسیله ی هنرش، باورهای فمنیستی اش و نیازش به مقابله کردن با برتری هنرمندان مرد آن دوره را مطرح می کرد. در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، هنرمندان زن به عنوان هنرمندان واقعی توسط مردان همتای خود، به رسمیت شناخته نمی شدند. بنابراین وارو و دوستان زن سوررئالیستش، تلاش کردند در صحنه ای که تحت سیطره ی مردان بود، در مرکز و زیر نور قرار بگیرند. در تمامی کارهایش، بیننده می تواند موتیف های مربوط به زنان را پیدا کند. مثلا حبس شخصیت های زن در مکان های تاریک یا جدا شده و پنهان از جهان بیرون. هلال ماه، سمبل دیگری ست که پیوسته در کارهایش ظاهر می شود. عنصری که اغلب نمادی از چهره ی زن است و همچنین طبیعت سایه وار و درونگرای نقاش را و همین طور حسی را که او در جایگاه یک هنرمند زن در اوایل قرن بیستم داشت، به مخاطب نشان می دهد. وارو در کارهایش تکنیک های شخصی و منحصر به فردی داشت از قبیل؛ کنار هم قرار دادن عناصر، فومج( تکنیک مشترک هنرمندان سوررئالیست مثل ولفگانگ پالن و سالوادور دالی که به نقاش امکان می داد، بوم را از یک جو رازآلود پر کند.)، ترکیبی آرمانشهری و استفاده از رنگ ها و کنتراست های متوازن. یکی دیگر از کارهای منحصر به فرد وارو که امضای او روی بوم به حساب می آمد، آفریدن کاراکترهایی دو جنس نما بود که صورت شان به صورت خود هنرمند شباهت داشت. هنرمند با استفاده از تضاد طبیعت با ماشین و احساسات با منطق، جهانی چند بعدی را شکل داد که در آن می توانست دیدگاه های گوناگون و چند لایه اش را ابراز کند و هنرمند زن بودن، اسرارآمیزی، علم و هستی معنوی را در هم آمیخته و همه را یکجا به روی بوم بیاورد. Remedios varo uranga*
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
Δ
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.