شعری از شمس آقاجانی
جای خالیاش
هر روز بر عصمت ما اضافه میشود
از ما گذشته یعنی!
به هدر رفتهایم ما؟
آن اسب را بیاورید ببینم عبورش را
یال آشفتهی غرورش را
بیاورید ببینم با اسبهای نرفتنم چه فرقی دارد
نرود جای خالیات نرود از دست!
که حجم پری دارد امشب
و با خودت پر نمیشود ابداً
نشود پر نشود
آن اسب را بیاورید
من به این حالت بروم
طول زیادی نمیکشد.
بیمقدمه میگیرد، با تو یا بی تو میگیرد
من این روزها بیشتردوست دارم
وقتی را که دلم میگیرد
دارد تمام میشود یعنی؟
نمانده چیزی!
همکارانم مثل همین پرندههای همین حیاط
از جای خالیاش نمانده چیزی برایشان
کجاست آن پرندهی پر آبی ببینم
با پرندگان نچرخیدنم چه فرقی دارد؟
بالهای جدی مرتبش
با بالهای نبالیدنم چه فرقی دارد
یعنی همیشه میماند!
گاهی به شدت رقیق میشود گاهی پر
دوست دارم حجمی را که دلم میگیرد
من به آنجا ناچارم
و از این حالت بروم
طول زیادی نمیکشد.
دی- بهمن۱۳۹۰
از مجموعه شعر «راوی دوم شخص»، انتشارات بوتیمار، ۱۳۹۴