یاچک یرکا و وسواس منظرههای خیالانگیز | مبینا امیدی
یاچِک(یاسِک) یرکا*، یک هنرمند سوررئالیست لهستانی ست. کارهای یرکا در لهستان، آلمان، موناکو، فرانسه و ایالات متحده نمایش داده شده است و چه بسا بتوان آنها را در موزه های لهستان هم پیدا کرد. یاچک یرکا در شهر ترونی لهستان در سال ۱۹۵۲ متولد شد. او در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد که هر دوی والدینش از یک آکادمی هنرهای زیبای محلی فارغ التحصیل شده بودند. اولین خاطرات زندگی اش از رنگ ها، جوهرها، کاغذ، سوهان ها و قلم موها بود. یرکا به عنوان یک کودک مثل بقیه ی بچهها، عاشق طراحی و ساختن مجسمه بود. او از بیرون بازی کردن، متنفر بود و ترجیح میداد در خانه بنشیند و به طراحی و نقاشی بپردازد و جهان خودش را کشف کند.
این تفاوت میان یرکا با بقیه، در مدرسه ی ابتدایی، باعث پدید آمدن مشکلاتی میان او و دیگر بچه ها شد. و او زندگی اش در آن دوران را «خاکستری بودن گاهی واقعا وحشتناک است» توصیف می کند. با وجود این، یرکا بعدها در دبیرستان به خاطر طرح های هوشمندانه اش از بدترین قلدرهای مدرسه، دست نیافتنی شد.
یرکا هرگز قصد نداشت که مثل والدینش هنرمند بشود و در حال بررسی این بود که نجوم یا پزشکی بخواند. ولی یک سال قبل از امتحان نهایی، او برای اولین بار تلاش کرد که به نقاشی بپردازد و در نتیجه ی این تلاش تصمیم گرفت که در دانشگاه، هنرهای زیبا و طراحی گرافیک بخواند. در مدتی که او در آکادمی درس می خواند، به وسیله ی استادانش تحت فشار بود تا به نفع سبک مرسوم آن زمان، از پرداختن به ریزه کاری ها و رئالیسم، پرهیز کند. اما او رضایت نداد و از تکنیک کلاسیک و پر جزییات فلمیش(فلاندر) که هنوز نشان آن در کارش هست، پیروی کرد. در آن موقع، نقاشان سبک فلاندر به نظرش استعدادهای درخشانی می آمدند که درگیر نوعی تلاطم بودند.
در مدتی که در آکادمی بود، هر روزش به دو بخش تقسیم می شد. صبح ها و بعد از ظهرها او به امتحان ها و پروژه هایش می پرداخت و به درس ها گوش می داد و شب ها چند ساعتی فرصت داشت تا بر روی نقاشی ای که فقط به دوستان و خانواده اش نشان می داد، کار کند. او نهایتا از دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشگاه نیکولاس کوپرنیکوس شهر تورنی، با تخصص در چاپ دستی فارغ التحصیل شد.
یرکا، کار تمام وقت به عنوان هنرمند را در سال ۱۹۸۰ شروع کرد. او با گالری هایی در ورشو قرارداد بست و همچنین برای چندین کمیسیون کار کرد.
هیرونیموس بوش، پیتر بروگل، کالیوسترو، یان وان آیک و هوگو وان درگوس تأثیرات شکل دهنده ای بر کار او داشتند. موضوعات اصلی کارهایش گسترده بودند، از جانوران وحشی عجیب و غریب تا مناظر خیال بافانه که شامل معماری های خارق العاده ای می شدند و از تصورات و خاطرات کودکی اش مثل آشپزخانه ی مادربزرگش شکل گرفته بودند. یرکا سال های دهه ی ۱۹۵۰ را مثل نوعی دوران طلایی برای خودش می داند.
در ۱۹۹۰، یرکا به قراردادی با تهیه کننده ی هالیوودی رنه دالدر، برای فیلم علمی-تخیلی اش؛ مزارع توت فرنگی رسید، تا به طراحی موجودات، ماشین های غول آسا و منظره های سوررئال آن بپردازد. این فیلم برای ترکیب کارهای یرکا با آوازهایی از بیتل ها طرح ریزی شده بود.
یرکا کارهای چهاروجهی ای دارد که از هر طرف، قابل تماشا کردن و نصب شدن به دیوارند. این تابلوهای خلاقانه ی چهاروجهی، هم چارچوب بوم و هم معنای جهت را به چالش می کشند. تابلو های یرکا پر از باغ ها و شهرهای رویایی با فضا و معماری خیال انگیز است. در این نقاشی ها معمولا بخش هایی از خانه مثل اتاق خواب، اتاق مهمانی، آشپزخانه و حمام به صورتی اعجاب انگیز، تغییر شکل داده است. کشیدن آشپزخانه، همان طور که پیشتر هم اشاره شد، معنایی شخصی برای هنرمند داشته است و یکی از پر تکرارترین تصاویر و فضاها در کار اوست. آشپزخانه های یرکا معمولا به سبک آشپزخانه های نقاشی های فلاندری، شلوغ و پر از شور زندگی و با فراوانی ای شگفت انگیزند. آشپزخانه هایی که می توان آنها را در کار نقاشانی مثل فرانس اسنایدرز، یاکوب یوردانس و دیوید تنیرز کوچک و حتی نقاشان غیر فلاندری مثل یان استین دید.
Jacek yerka*
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
Δ
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.