از گذشتی من دیگر گذشته است که برگردم و لاغریام را تنم بکنم یا از تنم بکنم روانپزشک دیروزی امروز جوابم کرد چیزهایی را که دوست داشتم دیگر نداشتم که با خودم ببرم به برم کنم تنم را چاقتر بکنم امسال عید باد نوروزی به تنم خورد سرما خوردگیام کهنه سال شد دارم دوباره از دست میروم میروم پای میز مذاکره بنشینم روان پزشک میگوید : در گذشته ماندهای! می گویم: لاغری ام به خاطر مسایل کهنهای است که دست از سرم بر نمی دارد و طرز نگاهم کج افتاده توی هوایی که از اهواز رد شده با کارون رفته است توی شیون زنی که روی بلم کنج لبم را بوسید و روز بعد توی خودم دست برده بودم زنی که توی خودم بود را بوسیدم بسته به این همه از ساعت سرمیدان درست از سرساعت میدان تنهایی خودم را تنها گذاشته بودم که از گذشتهی من دیگر گذشته است از گدشتهی من.
……. امیدیه
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
Δ
تمامی حقوق برای نشریه الفما و استودیو خلاقیت و ارتباطات بصری ویرا (www.veeradesign.com) محفوظ است . هرگونه استفاده از محتوی سایت: متن ها، تصاویر، آثار هنری فقط با اجازه رسمی از الفما و صاحب اثر مقدور است.